پاییز

ساخت وبلاگ
سلام ...اتفاقی داشتم وبلاگ یکی از دوستان و میخوندم گفتم بیام سری هم به اینجا بزنمتو پست قبل که نمیدونم کی نوشتم(الان تاریخ و ببینم این پستم میپره پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 11 تاريخ : دوشنبه 24 مهر 1402 ساعت: 18:58

وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ

لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم،مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد؟
شاید این باغچه ده قرن به استقبالت فرش گسترده و در دست گلایل دارد،
یازده پله زمین رفت یه سمت ملکوت یک قدم مانده، زمین شوق تکامل دارد...

پاییز...
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 56 تاريخ : جمعه 17 تير 1401 ساعت: 11:55

بسم الله الرحمن الرحیم  سلام  البته ک گمان نکنم دیگه کسی اینجا رو دنبال کنه  حتی خودمم از میان حجم انبوهی از تار عنکبوت خویش را بدین جا رسانیدم   بقول خانم دکتر نیلگون جان که وبلاگ خواندن و وبلاگ نویسی حال و هوای خاص  خودش رو داره  96 هم سپری شد  و ش پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 59 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:04

بسم الله الرحمن الرحیم  بعد از مدت ها سلام  نوشتن مرهم خوبیست بر هر چه زخم بازو بسته است   مادربزرگه را در نیمه ی رمضان از دست دادیم  در روز میلاد امام حسن مجتبی، بعد از نماز صبح پشت میز صبحانه روحش به آسمان پرواز کرد  و ما که با رفتنش در غمی عمیق فر پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 73 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:04

نمیدونم که چرا بی هوا ازین وری رد شدم یه هو دلم خواست یه چیزی بنویسم هر چند کوتاه قبل از عید دفاع کردم درست دقیقه نود یه هفته مونده به عید، با مامان رفتیم، مامان سر جلسه دفاعم بود. با یکی دیگه از همکلاسی ها (یه آقای کرمانی ) یه روز دفاع داشتیم خدارو پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 56 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 16:04

بسم الله الرحمن الرحیم    امروز آرزو کردم کاش میشد    چهره ی رسولِ مهر     صاحبِ جمیع نیکی ها   را یکبار هم که شده میدیدم     این آرزو اینقدر شیرین بود که در عمقش غرق شدم   و در همون عمق رویاهام شناور بودم  و به آن بزرگوار می اندیشیدم    که به نظرم رسید     هر چند وجود مبارکشون  رو از نزدیک درنیافتیم     اما کاش از آنچه بین ما به امانت گذاشتند    به خوبی محافظت کنیم    کمرنگ شدنمان در اینجا به علت  فشار کاری این روزهایمان است   خب بالاخره از پروپوزالمان دفاع نمودیم    اندر احوالات دفاع از پروپوزال اینکه     ما کلی روی پاورپوینت و ارائه کار کرده و وقت گذاشته بودیم     چه کار کردنی که نوشته ها و تصاویر     از گوشه و پس گوشه پرواز کرده و در مرکز اسلاید جای میگرفتند      و ما هی قربان صدقه ی این هنرنماییشان میرفتیم    باشد که با جلوه های ویژه تقدیم اساتید شود      و در نظر بگیرید وسواس و حساسیت بیش از حد ما را در ارائه ی مطالب اینچنینی   (خودم هم میدونم اصلا خوب نیست و وقتی بیهوده تلف کردن است   ولی چیزی است که در ما نهادینه شده)   اما خب به دلایل ضیق وقت و متوقف شدن ویدئو پروژکتور مربوطه     اساتید دستور فرمودند   خودمان همونجوری همه ی مراحل کار را خدمت اساتید توضیح دادیم       باشد که رستگار شویم    و ما بودیم اندر کف آن اسلایدهایِ زیبایِ خفته یِ به سرانجام نرسیده   سه تا از اساتی پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:28

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

پاییز...
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 68 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:28

بسم الله الرحمن الرحیم  سکانس ۱: دیشب  ب طور اتفاقی خبر تمدید ریاست یکی از مقامات رو در اخبار شنیدم   و فکر کردم به به چ تجربه  گراییم ما الان سالیان ساله ک برخی صندلی های خاصمون  رو فقط   یک انسان با یک نوع فکر و صد البته بسی با تجربه اشغال کردن و چقدرم   ما ب این تجربه ها و فکرهای ناب نیازمندیم و اصلا هم با این مدل تفکر ب در بسته نخوردیم!!!  سکانس۲: خواهرم طبق معمول این روزها  پیام جاماندگان و حق التدریس هایی رو   از گروه تلگرامشون میفرسته که سالیان ساله بدون حقوق یا با حقوق اندک در مدارس مشغولند   در حالی ک با وجود کمبودمعلم  نهادهای مسوول حاضر به جذبشون نیستند و میگن باید   دوباره با آزمون جذب بشن و جالبه که اینها چند  ساله در حال تدریسند و معلوم نیست   تو این چند سال چجوری ب سوادشون اعتماد شده!!!بیشتر دلم برای آقایونشون   میگیره ک حقوق معلمی چیه که الان چند ماهه ب خاطر همون چندرغاز داره   با اعصابشون بازی میشه  سکانس ۳: با یکی از دوستانم در ینگه دنیا تو تلگرام چت میکنم،   ناراحته از گره ای که در کارای اقامتش افتاده، و همین باعث میشه زخم کهنه دلش سرباز کنه ...  قلبم فشرده میشه از رفتنش از استعدادی ک از دست این مملکت رفت،   از انتخاب اجباری ک ب خاطر احترام قایل نشدن ب فکر و استعداد نو و جوانی   مثل اون باید داشته باشه، ب هزاران فکر تازه که میتونه دنیا رو تکون بده و   سهم داره ا پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:28

بسم الله الرحمن الرحیم  پاییز خود را چگونه می گذرانید؟   مثل همیشه درس  یعنی چند وقت پیشا به خواهرم میگفتم که به یاد ندارم از وقتی   تو ازدواج نومودندی و محمد آقا دومادمون شده بودندی  اون بنده  خدا یک بار مرا در حالت فراغت دیده باشد  یعنی یادمه شب عقدشون وسط امتحانات پایان ترم دوره کارشناسیم بود   و من چقد دلمشغولی و استرس داشتم حالا نه اینکه من دائِم در حال درس خوندن باشمها  ولی خب اونایی که درگیر درس و تحصیلند میدونند که  حتی اگر بیکار و در حال تفریح هم باشی بازم حجم وسیعی از ذهنت   درگیر درس و کارای عقب مونده است .....   شروع کار این وبلاگ هم که از ابتدای دوره ارشدم بود و خب اینجا هم ب درسم گره خورده الانم که درگیر پایان نامه و نوشتن مقاله isi  و البته یک طرحی که    استاد راهنمای دومم تو شهر خودمون  پیشنهاد داد و تا همین دیروز سر کارای عملی اون بودم   و البته تجربه خوبی بود برام خداروشکر میکنم  هر چند با تیپهای جدیدی از شخصیت ها آشنا شدم، کلا کار کردن تو محیط های متفاوت  اشخاص خاصی و سر راه آدم قرار میده که تو در میمانی و انگشت تحیر بر دهان میگیری  که واعجبا ازین همه تنوع شخصیت که خداوندگار آفریده!!! و اما...  پاییز را خوش است اگر یار یار من باشد    اگر چه یاری موجود نمی باشد اما خب همونجوری این شعر را   اینجا گفتندمی تا بگویم چقدر این اوایل پاییز هوا بس ناجوانمردانه دونفره است پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 67 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:28

بسم الله الرحمن الرحیم  از کربلا که نمیتوانی دل بکنی قلبت را میگذاری و بعد از نماز صبح مسیر سامرا را به   شوق دیدن بارگاه عسکریین  (ع) در پیش میگیری، مسیر بسیار زیبا و سرسبز   هست  با نخل های سر به فلک کشیده، راستش مسافتش یادم نیست   (حدودا ۶ ساعت یا شاید کمتر) فقط یادم هست که تمام مسیر گوشی به دست    در حال ثبت زیباییش بودم، وجود نظامی ها در پایگاه هایی به فاصله کم     از هم کاملا  محسوس هست، صفوف ترانزیت ها از دیگر تصاویری بود   که در آنطرف جاده توجه ام را به خودش جلب میکرد، نمیدانم چقدر از مسیر     را طی کردیم که به امام زاده محمد برادر امام حسن عسکری    (عموی امام زمان) رسیدیم، بعد از طی مرحله تفتیش به زیارت اقا رفتیم،     ظاهرا افراد زیادی که دامانشان سبز نمیشده از امامزاده حاجت گرفته اند،     گهواره ای بر سر ایوان حرم هست که پارچه های سبزی به آن وصل شده     که از آن به زایران میدهند، بعد از زیارت سوار اتوبوس شده و ناهاری     که تولیت امامزاده تهیه کرده را در اتوبوس خورده و به راه افتادیم،     به سامرا که میرسی یک مسیر طولانی را باید پیاده بروی تا زیبایی بارگاه     عسکریین رخ بنمایاند، اتوبوس وارد پارکینگ بزرگی میشود که کف آن     پوشیده از سنگریزه است، تعداد اتوبوس های زایرین آنقدر زیاد است که     حتما باید نشانی از اتوبوس خود داشته باشی تا موقع برگشت اگر گروه     پراکنده شد پاییز...ادامه مطلب
ما را در سایت پاییز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : narsius بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 4:28